سایت اینترنتی انجمن علمي مديريت رسانه بعنوان وبسايت تخصصي اين رشته بانك اطلاعات رشته مديريت رسانه در زمينه هاي مختلف در ایران مي باشد
نمونه سوالات پايان ترم كارشناسي ارشد مديريت رسانه پيام نور-خلاصه دروس مديريت رسانه -آزمونهاي فراگير مديريت رسانه - خلاصه دروس و تستهاي مديريت براي آمادگي آزمون دكتري مديريت رسانه -كتابهاي مرتبط با رسانه و ارتباطات و روزنامه نگاري.ایجاد بستری مناسب برای تعامل بین دانشجویان و ...
افتخارات سایت مدیریت رسانه
تندیس سایت انجمن مدیریت رسانه بعنوان سایت برتر استان و کشوری
همانطور كه مي دانيم شبكه هاي اجتماعي از جملهفيسبوک، با عضويت بيش از 40 درصد از جامعه جوان ايراني که براساس آمارهاي غير رسمي در اين شبکه فعال هستند، نه تنها يک شبکه اجتماعي، که در ايران به يک رسانه بزرگ تعاملي تبديل شده و در طول يک دهه گذشته ضريب نفوذ فزايندهاي در ميان جامعه ايراني و به ويژه شهرها و روستاهاي دوردست و کمبهره از امکانات ارتباطي داشته است.
اگرچه ممكن است محدودکردن دسترسي به اين شبکهها و فيلترينگ گسترده آنها، امکان گسترش آن را به مدت كوتاهي در جامعه کاهش بدهند ولي ناديده گرفتن آن و يا به عبارتي پاك كردن صورت مسئله، مهر تأييدي است بر حضور فرصتطلبان و دشمناني كه براي چنين فرصتي پنجه تيز كرده اند. از اين رو وزارت علوم و در رأس آن معاونت فرهنگي و مسئولان اين امر بايد نگاه واقعيتري به مسايل پيراموني داشته باشند زيرا در واقعيت امر، مواجهه با فيس بوک صرفا مواجهه با يک شبکه اجتماعي نيست بلکه به نظر ميرسد مواجهه اصلي، در شرايط اجتماعي کنوني کشور، مواجهه با جمعيت اثرگذاري از جامعه جوان کشور است که به واسطه اين رسانه تعاملي، به بيان نکته نظرات، علايق و ايدههاي خود در زمينههاي مختلف سياسي، اجتماعي و فرهنگي ميپردازند و تأثير پذيري فراواني از اين شبكه ها دارند
در اين باره به نظر ميرسد رويکرد درست و منطقي، پاسخ مثبت به استقبال گسترده جامعه ايراني از فيس بوک و همچنين گسترش آگاهيهاي عمومي با آموزش و بازآموزي سواد رسانهاي و تقويت بنيادهاي فرهنگي ايراني-اسلامي است.
شبكه هاي اجتماعي با توان بالاي جهتدهي به اذهان عمومي ميتوانند ابزار مناسبي براي آموزش مسائل فرهنگي،علمي، ديني، مذهبي، و حتي مسائلي كه جوانان و از جمله دانشجويان در مقابل آموزش آنها به روشهاي سنتي و ... موضع گيري هاي شديدي انجام ميدهند، را دارد.
حال سوال من از همكلاسي هاي عزيز كه جزء مهمترين قشر حاضر در اين شبكه ها هستيد اين است كه چگونه ميتوان از اين ابزار به ظاهر تهديد كننده و يك عامل مهم تهاجم فرهنگي به شكل درست و مناسب استفاده كرد؟
پيشنهاد شما به مسئولان اين امر براي تغيير مسير اين شبكه ها به سوي فرهنگ سازي و به عبارتي انجام پدافند غير عامل چيست؟
آيا ايده و يا فكر خلاقانه اي براي تبديل تهديد به فرصت، در اين زمينه را داريد؟